Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


یک قدم تا عشق!!!

بعضی وقتا هست که دوست داری کنارت باشه . . .
محکم بغلت کنه . . .
بذاره اشک بریزی تا آروم شی . . .
بعد آروم تو گوشت بگه
.
.
.
«دیوونه من که باهاتم»

+نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت22:9توسط Hengameh | |

انسانها تنهائـــــیت را پر نمیکنند ...

فقط خلوتت را میشکنند

هر چه انسانهای اطرافت بیشتر باشند ،

خلوتت آشفته تر

و

تنهائیت تنهاتر میشود ...

+نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت22:0توسط Hengameh | |

یــادم بــاشـــد ، امشب بعضی از آرزوهایمــ را دَم ِ در بگذارم
تــا رفتگـــر ببــــرد ! بیچــاره او ...
ما بقــی را هم نقــدا" بــا خود بــه گور می بـــرم
ما بقــی همــان " آرزوی بــا تــو بودن " است
نتــرس جانکم !
حتــی آرزوی ِ داشتنت را هم بــه کســی نمی دهم ...

+نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت21:59توسط Hengameh | |

بهش گفتم حقیقت رو بگو تا روشن شم
وقتی حقیقت رو گفت کلا” خاموش شدم . . .

+نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت21:58توسط Hengameh | |

این روزها


اگر خون هم گریه کنی

عمق همدردی دیگران با تو

یک کلمه است :



" آخـــــــی "

+نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت21:56توسط Hengameh | |

وقتی همه رو شبیه اون میبینی یعنی

"عـــاشقـــــــــــی"
.
.
.
وقتی اونو شبیه همه میبینی یعنی

"تنهــــایـــــــــی

+نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت21:53توسط Hengameh | |

دوباره بی دلیل ابرهای تیره دلم گرفت

صورتم را به شیشه چسباندم

هوا گرفته بود

شاید می خواهند ابرها ببارند

آن طرف شیشه ابرها گرفته بود

این طرف شیشه باریدن گرفت...

+نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت21:44توسط Hengameh | |

گاهـي فـقـط بايــد
لبـخـنـد بـزنــي
و
رد شـــوي
بگـذار فـکـر کنـنـد
نـفـــهــميــــدي...!!!

+نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت21:34توسط Hengameh | |

وقتی نگه داشتن ِ بغضت .........

از شکستنش برات راحت تر باشه ،

یعنی ؛ حالت <خیلی> بده ...!

+نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت21:32توسط Hengameh | |

ܓܨミ.شمـــایـــی کــــه کســــی دوستتـان دارد، 
- بــــله !!!
- بـــا شـــما هستـــم!
هیچـــی
 فقط خــــوش بـــحالتـــان . . . .ミܓܨ

+نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت21:30توسط Hengameh | |

هی فلانی !


رفتن حق همه ی آدمهاست...


فقط خواستم بدونی ،


اگه مونده بودی..


 پاییزم قشنگ تر بـــود ...!

+نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,ساعت21:19توسط Hengameh | |

نیستی ببینی بعد رفتنت پشت این عینک آفتابی هوا بد جوری بارونیه …

+نوشته شده در شنبه 27 آبان 1391برچسب:,ساعت21:43توسط Hengameh | |

برف..

برف سفید

ببار و کوچه باغ ذهن همه را 

پر کن از رد پای دو نفره

همه میترسند از

..رد پای تنهایی ..

+نوشته شده در پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:,ساعت22:18توسط Hengameh | |

matnhaye gham متن های عاشقانه غمگین

بعد از مدت ها دیدمش!
دستامو گرفت و گفت چقدر دستات تغییر کردن…
خودمو کنترل کردم و فقط لبخندی زدم…
تو دلم گریه کردم و دم گوشش گفتم:
بی معرفت! دستای من تغییر نکرده…
دستات به دستای اون عادت کرده…

+نوشته شده در پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:,ساعت22:18توسط Hengameh | |

باید به بعضی ها گفت: “ناراحت چی هستی؟ دنیا که به آخر نرسیده…!!!”
من نشد ؛ یکی دیگه! تو که عادت داری . . .

+نوشته شده در پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:,ساعت22:17توسط Hengameh | |

یه زد و خورده ساده بود ! تو جا زدی ؛ من جا خوردم!

+نوشته شده در پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:,ساعت22:15توسط Hengameh | |

دلت تنگ یک نفر که باشد ،تمام تلاشت را هم که بکنی تا خوش بگذرد،
و
لحظه ای فراموشش کنی فایده ندارد
تو دلت تنگ است...
دلت برای همان یک نفر تنگ است...
تا
نیاید...
تا
نباشد...
تو هنوز دلتنگی

+نوشته شده در پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:,ساعت22:14توسط Hengameh | |

مــی خـواهـم داستـانـی از علاقــه ام بـه تــو را بنـویسـم
یـکی بـــود ، یـکی ...
بـی خیال........!!
خــلاصـه اش میشود اینــکـه :
دوستـت دارم ، لعـنتـی . . . !

+نوشته شده در پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:,ساعت22:13توسط Hengameh | |

 دلگیرم از جغرافیا!

از فاصله ای که بین و منو تو ثبت کرده!

یک روز جغرافیا را به دار خواهم کشید

بیرحم ترین است در زندگی من!

+نوشته شده در جمعه 19 آبان 1391برچسب:,ساعت17:26توسط Hengameh | |

تو تک ستاره منی منم اسیر بودنت
از ته دل داد میزنم میمیرم از نبودنت

+نوشته شده در چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,ساعت21:31توسط Hengameh | |

گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت
که تورو فقط و فقط واسه خودت بخواد ،
که وقتی تو اوج تنهایی هستی با چشماش بهت بگه:  هستم ، تا تهِ تهش!

+نوشته شده در چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,ساعت21:30توسط Hengameh | |

امشب دلم هوای آن کافه را کرده
که چایش از مهر تو
و قندش محبت تو باشد
و تنها مشتری کافه من باشم …

+نوشته شده در چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,ساعت21:28توسط Hengameh | |

یادت باشه . . .
.
.
وقتی واسه کسی همه کس شدی ، اون کس بعد از تو خیلی بی کسه ، یا برای کسی همه کس نشو ، یا اگه شدی به فکر بی کسی هاش هم باش . . .

+نوشته شده در چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,ساعت21:23توسط Hengameh | |

کسی حرف منو انگار نمی فهمه

 

مرده زنده خواب و بیدار نمی فهمه

 

کسی تنهاییم و از من نمی دزده

 

درد ما رو درو دیوار نمی فهمه

 

واسه تنهایی خودم دلم می سوزه

 

قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

+نوشته شده در دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:,ساعت15:31توسط Hengameh | |

زخم هایم کاش هرگز خوب نشوند تنها یادگار هایی که از تو برایم مانده

+نوشته شده در دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:,ساعت15:27توسط Hengameh | |

یــــــــک عمر ، با نگـاهـــــــم گـــفتم : دوســــتت دارم !! اما گـــوش نمی کردند !
چـــشم هـایــت

+نوشته شده در دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:,ساعت15:27توسط Hengameh | |

باز هم دلتنگي ، باز هم گريه هاي شبانه ام

يه عاشق غمگين ، در حسرت شبهاي بي ستاره ام

سخت دلتنگم ، سخت بيقرار و بي تابم ...
────(♥)(♥)(♥)────(♥)(♥)(♥) _
──(♥)██████(♥)(♥)██████(♥)
─(♥)████████(♥)████████(♥)
─(♥)██████████████████(♥)
──(♥)████████████████(♥)
────(♥)████████████(♥) __
──────(♥)████████(♥)
────────(♥)████(♥) __
─────────(♥)██(♥)
───────────(♥)

كجاست شانه هاي گرم و مهربانت ، تا گريه كنم ؟

كجاست آن لبخندهاي عاشقانه ات تا باز هم ديوانه شوم ؟

چرا ديگر درد دلي براي گفتن با من نداري ؟

چرا اشكهايت را از من پنهان مي كني و حرفي براي گفتن نداري ؟

چرا قلب عاشقم را در انتظار چشمانت مي سوزاني ؟

آنقدر دلتنگ چشمانت هستم كه نمي توانم در هيچ چشم ديگري نگاه كنم ...

آنقدر بيقراره وجودتم كه هيچ اتفاقي ، دل غمگينم را شاد نمي كند

براي گريستن ، شانه هايت را كم دارم

شانه هايي كه بارها و بارها در خواب و خيال ، تكيه گاه دل عاشقم بود

براي عاشقي ، نگاههاي زيبايت را كم دارم

نگاههايي كه تنها دليل زندگي و عشقم شد

چرا ديگر براي غصه ها ، اشكها و دلتنگي هايم جوابي نداري ؟

+نوشته شده در دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:,ساعت15:16توسط Hengameh | |

   ای کاش اختیار زمان دست من بود
    تا انقدر زمان با تو بودن را طولانی کنم
    که دیگر زمانی برای بی تو بودن نماند...

00h_05160rK.jpg

+نوشته شده در دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:,ساعت1:33توسط Hengameh | |

هنوز هم عاشقانه‌هایم را عاشقانه برای تو می‌نویسم..
هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف می‌زنم..
هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است..

+نوشته شده در دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:,ساعت1:28توسط Hengameh | |

+حالَمـ گِرفتِهـ از اینـ شَهر

+کِهـ آدَمـ هایَشـ هَمچونـ هَوایَشـ

+ناپایِدارَند

+گاهیـ انقَدر پاکـ کِهـ باوَرتـ نِمیـ شَوَد

+گاهـ آنچِنانـ آلودِهـ کِهـ نَفَسَتـ میگیرد

+نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:,ساعت22:53توسط Hengameh | |

میگویم : سلام

کسی جواب نمی دهد
پس خدا نگه دار می گویم  
شاید از سر اتفاق
کسی دست هایش تکان بخورد

+نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,ساعت21:36توسط Hengameh | |

این وقت شب انگار


کسی دارد دانه دانه دلتنگیهایش را

لای برفها می کارد ...

*

کم می آورم

برف چشمانم هی آب می شوند...

*

زمستان

همین است که هست

حالا در این باغچه
حتی
دلتنگی هم
نمی روید!

+نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,ساعت21:15توسط Hengameh | |

گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم
حتی برای “ تو ” که سالها منتظر در زدنت بودم . . .

+نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,ساعت21:8توسط Hengameh | |

خوبی ؟؟؟؟؟

گاه با تمام تکراری بودنش غوغا می کند ...

و میتوان در جوابش بزرگ ترین دروغ را گفت

خوبم

+نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,ساعت20:59توسط Hengameh | |

اگر روزی عاشق شدی …
قصه ات را برای هیچکس بازگو نکن …
این روزها چشم حسودان به دود اسپند عادت کرده ……!

+نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,ساعت20:51توسط Hengameh | |

یه وقتایی هست میبینی فقط خودتی و خودت ... !
دوســـت داری ، همـــدرد نداری ..
خانـــواده داری ، حمــــایت نداری .. 
عشــق داری ، تکـــیه گاه نداری ...

مثل همیشه ؛ هــمه چی داری و هــیچی نداری ... !

این روزها ، چنین میگذرد بر من !!

+نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,ساعت20:29توسط Hengameh | |

رفته ايــــــ ...
و مـــن هرروز به موريـــانه هايـــي فكـــر ميكنــــم
كه آهستــــه و آرامـــــــ ــ
گوشهـ هاي خيالـــم را مي جونـــد ....
به گذشتهــ كه بر ميگردم ،
از حـــال ميروم...!!!


+نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,ساعت20:23توسط Hengameh | |

سلام ای ساکن کوچه های تنهایی بن بست!؟
منم غریبه ترین آشنا یادت هست!؟
ما که در قفسیم خبر از دوست نداریم!
دلتنگ دوستیم ولی چاره نداریم!

+نوشته شده در سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,ساعت20:21توسط Hengameh | |

دیوانه ام می كند...
 
 فكر اینكه
 
 زنده زنده
 
 نیمی از من را
 
از من جدا كنند
 
 لطفا...
 
تا زنده ام بــــ♥ــمان...
 

+نوشته شده در دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:,ساعت21:6توسط Hengameh | |

در آغوش گرفتن ها برای این ابداع شدند تا بدون اینکه مجبور به گفتن چیزی باشید به انسانها بفهمانید چقدر دوستشان دارید!

+نوشته شده در دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:,ساعت20:36توسط Hengameh | |